سال 92 با همه فراز و نشیب هاش به پایان رسید. طبق عادت همیشگی، بعد از تحویل سال چند خطی برای دل خودم می نویسم. از اتفاقاتی که افتاده و از حس و حال اون لحظات. ولی این برای اولین باریه که این چد بیت توی وبلاگ نوشته میشه. 

سال 92 برای من هم قله و هم دره داشت. در کل نمیتونم بگم سال خوب یا بدی بود. لحظات سختی داشتم، اما در عوض در کنار کسانی که دوستشون داشتم، لحظات خوبی رو سپری کردم. خدایا شکرت که امسال ما همه سالم و زنده سلامت تونستیم دور هم باشیم. این از همه چیز مهم تره.  

چند روز آخر سال خیلی طوفانی و پر جنب و جوش بود. هر روز دنبال انجام کاری بودم و اتفاقات خوب زیادی افتاد. امسال هم مثل سال پیش به همه ی عزیز ترین ها عیدی دادم و تونستم همشونو سورپرایز و خوشحال کنم. امسال تعداد این افراد زیاد تر بود و به همین دلیل کار عیدی دادن هم طولانی تر و سخت تر! ولی ارزششو داشت! عیدی همه رو دادم به جز چند نفری که متاسفانه تا الان موفق نشدم ببینمشون. 

علاوه بر این، در چند روز آخر سال کار علمی که انجام داده بودم به نتیجه رسید. البته نتیجه ی دلخواه نبود ولی بازم از خدا ممنونم که آبروی منو مثل همیشه حفظ کرد و بازم منو سربلند کرد. این خبر برای خانواده خیلی خوشحال کننده بود و خدا رو شکر که تونستم خوشحالشون کنم. 

امسال به همه ی دوستان و آشنایان با گروه بندی پیام تبریک دادم و فکر می کنم و امیدوارم که کسی از قلم نیفتاده باشه. 

اتفاق خوب و مهمه دیگه، بهتر شدن حال دوستم بود که واقعا برام مهم بود. 

بر خلاف سال های قبل سفره هفت سین رو به موقع و بدون کم و کاست چیدم و یه دعای تحویل سال اساسی کردم که اگه نصفشم برآورده بشه خیلی خوش به حالم میشه! :دی 

با اون کسی که قهر بودم آشتی نکردم چون ارزششو نداشت! (بقیه بچه ها همه به خونش تشنه ان! حالا خوبه من فقط قهرم!) 

خلاصه این چند روز آخر سال هر کاری میخواستم انجام بدم، انجام دادم و حتی خیلی بیشتر. امیدوارم که بتونم عیدی جاماندگان رو هم زود تر به دستشون برسونم! 

این اتفاقات خوب انرژی زیادی به من داد و اتفاقات بد رو فراموش کردم. بازم از خدا ممنونم که این همه هوامو داره و ممنونم به خاطر این اتفاقات. امیدوارم همه در سال جدید به خواسته هاشون برسن و مشکلاتشونو حل کنن. برای همه لحظه تحویل سال دعا کردم و برای خودم هم امیدوارم بتونم به خواسته هام برسم. 

عید امسال گرچه شوق و ذوق و اون حس نوستالژیک همیشگی عید رو نداشتم، ولی باز هم شور و هیجان داشتم. 

به امید آدم های نو و بهتر، و سالی نو و بهتر :)