وقتی میخوایم آب بخوریم، باید چند کالری انرژی مصرف کنیم بریم و یه لیوان آب برداریم و اونو بریزیم توی دهنمون، علاوه بر اون، چند دقیقه هم از وقتمون رو به این کار اختصاص میدیم. وقت ای که هرگز بر نمی گرده. در نهایت ما تصمیم می گیریم برای آب خوردن مقداری از وقت و انرژیمون رو مصرف کنیم ، چون با این کار زنده ایم و در آخر هزینه ای که کردیم یه نتیجه ی مهم داشته. 

بقیه امور هم همینطور هستن. هر کاری که انجام میدیم هزینه ای داره و در مقابل منافعی هم از انجام اون کار بدست میاد. حالا به سه تا متغیر مواجهیم، هدف، هزینه و نتیجه! هر کدوم از این متغیر ها اگه به طور مناسب مقدار دهی نشن و با هم در تناسب نباشن مشکل ایجاد میشه.

یعنی ممکنه هزینه ای که می پردازیم ارزشش بیشتر از هدف باشه یا اینکه هدف و نتیجه با توجه به مسیری که انتخاب می کنیم متناسب نباشن! یعنی بعضی وقتا برای کارایی با ارزش کم هزینه زیادی می پردازیم و یا اینکه برای رسیدن به هدفمون مسیر اشتباهی رو انتخاب می کنیم. مثل کسی که نیت خوبی داره ولی راه اشتباهی رو برای رسیدن به اون انتخاب می کنه. 

هر کدوم از حالتا پیش بیاد، یعنی به چیزی که خواستیم نرسیدیم و همین تناسب هدف و هزینه و نتیجست که میزان موفقیت افراد در زندگی رو تعیین می کنه. هنر همه همینه که بین اینا تناسب برقرار کنیم.