وقتی بچه بودم، دوست هایی داشتم که عموما هم کلاسیم بودن. اون موقع وقتی دو نفر با هم صمیمی می شدن، شماره تلفن خونشون رو به هم میدادن. منم چند تا دوست صمیمی داشتم. وقتی میومدم خونه تلفن رو بر می داشتم و بهشون زنگ می زدم، یا اینکه اگه من زنگ نمی زدم، اونا زنگ می زدن. 
اونوقت بود که گاهی تا یک ساعت، گاهی تا دو ساعت و حتی بیشتر با هم حرف می زدیم. الان هیچ کدوم از اون حرفا یادم نمیاد! حتی یادم نمیاد که در چه موردی بودن. آخه دو تا بچه 8 ساله چه حرفی با هم میتونن داشته باشن؟  نمیتونم درک کنم چه چیزی ممکنه باعث بشه آدم گوشی تلفن رو برداره و زنگ بزنه به یه نفر و ساعت ها باهاش صحبت کنه. حداقل هر عاملی بوده الان دیگه اون عامل وجود نداره و نه تلفن های کوچولو. 
نمیخوام بچگیم رو یادم بره.