اگر قرار بود همه ی تصمیم هایی که در زندگی می گیریم، مثل تصمیم های کبری عملی می شدند، دنیا پر می شد از افراد موفقی که کسی کنجکاو نبود روش های موفقیتشان را کشف کند. آن وقت این همه کتاب های خود سازی و پنیر و قورباغه و زندگی خود را متحول کن و از این حرف ها هم وجود نداشت چون همه برای خودشان یک پا، خودساز بودند! 

اصلا شاید یکی از جذابیت های رسیدن به اهداف هم همین باشد! بالاخره دستاورد ها هم روزی هدف هایی بوده اند که تصمیم گرفته ایم عملی شان کنیم و کردیم. اگر قرار بود همه به آن برسند که دیگر منحصر به فرد نمی شد! یکی از همین هدف هایی هم که ما عملی نمی کنیم، می شود دستاورد منحصر به فرد یک آدم دیگر. 

در نهایت، آن چیزی که ما تصمیم می گیریم انجام دهیم، تا وقتی که انجامش ندهیم، چیزی به ارزش های ما اضافه نمی کند! مثلا من می توانم صبح را با تصمیم بزرگم برای شاگرد اول شدن آغاز کنم، و ظهر تصمیم بگیرم یک درس سه واحدی را حذف کنم و شبش با خانواده بروم میهمانی! :|


پ.ن: شاید بعضی وقت ها هم لازم است تا صبر کنیم زمان مناسب تصمیم کبری فرا برسد! خدا کند که برسد!