"خانومای عزّیز، خانومای محـــترم! لطفا یه لحظه توجه کنید! تفنگ های حباب ساز، یه تفنگ با شیپور و مایع همراهش، فقّط 5 تومن. آیا از این قسمت، کسی قادر به خرید هست؟! یا خدای نکرده قادر به خرید نــــــــــیست!؟ به اسم بچت بخر، خودت باش بازی کن! "

وسط یه روز شلوغ، یه موج عظیم از حباب های رنگی میاد دورت و حس اینو بهت میده که وارد سرزمین عجایب شدی. این متن صحبت های یه پسر 10-12 سالست که اگه خیلی خوش شانس باشید میتونید توی مترو بشنوید. وجودش معجزست! وجود فرشته ای که با حضورش باعث نشستن لبخند روی لب همه میشه. قدر این فرشته هارو بدونیم.  



پ.ن: هنوز فاز این آدمایی که با اخم و غر حباب هارو از خودشون دور می کنن نفهمیدم!