من، برای همه ی زنان شرقی غمگین می شوم. برای همه ی آنهایی که ولادتشان مایه ی ننگ، زندگی شان از روی وابستگی و مرگشان بی سر و صداست. برای آنهایی که باید برای حقوق های اولیشان بجنگند. برای باکره ها، هرزه ها، بیوه ها، مطلقه ها و تمام برچسب خوردگان دیگر غمگین می شوم. برای مادر ها، که نقش شرقی شان چیزی نیست جز اینکه سلطان غم باشند! غمگین می شوم برای آنان که نامشان در تاریخ مرد سالار شرق قلم گرفته شد. برای آنان که حیثیت و آبرویشان قربانی هوس رانی شخص دیگری شد. برای آنان که مثل کالا داد و ستد شدند، برای کسانی که به بهانه "تفاوت" اما به عنوان "برتری" خانه نشین شدند. برای زنان که نصف شدند! غمگین می شوم برای کسانی که مجبور شدند ویترین باشند. 

من برای همه ی زنان شرقی همه جای دنیا، غمگین می شوم!